نقد فیلم هیس دخترها فریاد نمیزنند
انسان مجهولی است که تا حل نشو د هیچ اندیشه ای رشد نخواهد کرد.(حجت الاسلام نیازی)
درباره وبلاگ


پایگاه اطلاع رسانی انسان ادامه دارد زیر نظر حجت الاسلام ابوسعید نیازی هشترودی با همکاری جمعی از نیروهای فکری حوزوی و دانشگاهی با ماهیت مهندسی فکر در فضای مجازی اعلام موجودیت می نماید. التماس دعا
آخرین مطالب
نويسندگان
چهار شنبه 28 بهمن 1392برچسب:نقد فیلم هیس دخترها فریاد نمیزنند, :: 4:57 بعد از ظهر :: نويسنده : انسان

نقد فیلم هیس دخترها فریاد نمیزنند

نقد فیلم هیس دخترها فریاد نمیزنند
شیرین ، امیرعلی ، مراد و دیگران


جدیدترین فیلم پوران درخشنده یک آسیب‌شناسی دراماتیک از معضلی است که بنا بر باورهای غلط نانوشته در فرهنگ، سنت و جامعه ما همواره مغفول مانده و خود فیلم نیز در تهدید چنین خطری قرار دارد . نیمی از " هیس ..." فیلمی با  دغدغه ی اجتماعی و نیمه ی دیگر در تلاطم سینما و ملودرام و در اندیشه ی میخکوب کردن تماشاچی روی صندلی.
نیمه ی اول فیلم (که با استفاده از ساختار روایی " همشهری کین " ، قصد دارد پرده از یک جنایت و دلایل اش بردارد )  مبتنی ست  بر کاتارسیس های متعدد و رمزگشایی از طریق فلش بک هایی فارغ از کلیشه های مرسوم ( با دکوپاژی که بر رعب آوری و تاثیرگذاری اش میافزاید ) .درخشنده ، سردرگمی داماد و عروس ر ا بدون نیاز به دیالوگ و با چرخیدن دوربین به دور آنها ، به تصویر کشیده و کارن همایونفر نیز با شناخت خوب اش از این ژانر ، توانسته موسیقی متن را  (بدون آنکه از قاب بیرون بزند و نقش دراماتیک تزریقی را ایفا کند) ، گیرا و موثر سازد.
اما در نیمه دوم داستان ( که نسخه ی ضعیف شده ی" میخواهم زنده بمانم " است ) ، فیلمساز رسالت اجتماعی اش را فراموش کرده و با تکیه بر اینکه قرار گرفتن در یک چارچوب زمانی ، با افزودن عنصر مبارزه علیه زمان به ماجرا ، تعلیق را افزایش میدهد ، خواسته تا داستان پرتنش تری خلق کند ، غافل از اینکه مخاطبین با شنیدن ایست قلبی برادر معتاد به خنده می افتند.
ایده ی اولیه" هیس ..."  بیانگر جسارت و  نگاه تازه ی  فیلساز به مسایل اجتماعی و شکاف میان قانون و عدالت  است .اما اخلاق گرایی در داستان به نحوی صریح و مستقیم به مخاطب عرضه میشود ( مانند سکانس دادگاه " من مادر هستم " ) و کارگردان در مقام یک مصلح اجتماعی و در پوشش وکیل ، به خطابه گویی در دادگاه  پرداخته و راجع به مسایلی سخن میگوید که نه از طریق گفتار شخصیت ها بلکه باید از ژرفنای صحنه ها و فضاسازی مصایب به مخاطب عرضه شود.
درخواست گل درشت بازپرس برای انتقال به بخش تدوین قوانین و همچنین استفاده از اصل تعمیم برای پایان قصه ( در نمایی از مدرسه دخترانه )، برای فیلمسازی اجتماعی که نباید به دام شعارزدگی بیفتد ،  نکاتی ست که مخاطب را از همراهی با اثر بازمیدارد و کارگردان را از مولفه سازی در سینمایش دور و به کلیشه سازی و استفاده ی تریبون وار از سینما ،  نزدیک میکند.
آنچه که بازی بابک حمیدیان را در نقش راننده ای متجاوز و هولناک ، باورپذیرتر میکند ، نه چهره ی دفرمه و  دیو گونه است و نه  خنده های شیطانی.بلکه این گیرایی ، در همان شادی و احساس علاقه اش به کودک پنهان است که در ادامه با تیک های عصبی و برق چشم ها همراه میشود.طناز طباطبایی نیز ایده آل ممکن را برای نمایش یک دختر حساس ، شکست خورده و ویران شده ( در کوران شرایط پیچیده ای که برای دختران ازین دست در جامعه ما وجود دارد ) ، اجرا کرده است.

نوسنده :
آقای خشایار سنجری


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 25
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 25
بازدید ماه : 522
بازدید کل : 19368
تعداد مطالب : 132
تعداد نظرات : 53
تعداد آنلاین : 1

بخش مشاوره انسان ادامه دارد